کد مطلب:31184
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:19
چه آثاري بر آفرينش انسان مترتب است و خدا از آفرينش انسان چه فايدهاي ميبرد؟
اين سؤال هميشه براي انسان مطرح بوده است كه هدف از خلقت انسان چيست ؟ اين تعبير يك وقت به اين معنا است كه : هدف خالق از خلقت چيست ؟ يعني خالق چه انگيزه اي دارد و چه چيز عامل و باعث و محرك او براي خلقت است ؟ به اين معنا در خلقت هدفي نيست و خالق نمي توند هدفي داشته باشد, چون هدف به معني انگيزه يعني عامل و محرك فاعل است كه موجب شده است فاعل , كار را بكند و اگر آن نبود, فاعل اين كار رانمي كرد. ما به اين معنا دربارهء خداوند سبحان نمي توانيم قائل به هدف و غرض بشويم كه فاعل با كار خودش مي خواهد به غرضي برسد. معنايش اين است چيزي كه باعث شده فاعل , فاعل باشد, آن است كه طبعاً فاعل , با كارخود مي خواهد به آن برسد. اين مستلزم نقص فاعل است . يعني اين طور هدف داشتن تنها در فاعل هاي بالقوه و درمخلوقات صادق است و در خالق صادق نيست . اين گونه هدف داشتن بر مي گردد به استكمال , يعني فاعل با كارخود مي خواهد به چيزي كه ندارد برسد. اين تعبير از هدف خلقت , مختص به غير خدا است .(1)
معناي ديگر هدف از خلقت اين است : در اين معنا منظور از هدف خلقت , غايت و هدف فاعل نيست , بلكه هدف فعل است . غايت فعل اين است : هر كاري را كه در نظر بگيريم , اين كار به سوي هدف و كمالي در حال انجام است وبراي آن كمال آفريده شده است كه به آن كمال برسد. فاعل اين كار را نكرده است كه خود به كمال برسد, بلكه براي اين كه فعل به كمال خود برسد. معنايش اين است كه خودِ كار رو به تكامل است . اگر حقيقت خلقت را چنين بدانيم ,در اين صورت خلقت هدف دارد.
در مورد اين كه غايت در خلقت انسان چيست , بر مي گردد به اين كه ماهيت انسان چيست و در انسان چه استعدادهايي نهفته است و براي انسان چه كمالاتي امكان دارد؟ هر كمالاتي كه در امكان انسان باشد, انسان براي آن كمالات آفريده شده است .(2)
بعثت انبيا براي تكميل انسان است و انبيا براي كمك به انسان ها و راهنمايي آنان بر انگيخته شدند تا با كمك وحي , انسان را به سوي كمال و هدف متعال رهنمون سازند. در منطق قرآن كريم انسان آفريده شده است كه خدا راپرستش كند: ما خلقت الجنّ و الانس الا ليعبدون .(3) به اين معنا د منطق اسلام هدف اصلي از زندگي , جز معبود وخداي سبحان چيزي ديگري نمي تواند باشد; يعني قرآن مي خواهد انسان را بسازد و به او هدف و آرمان بدهد. قرآن كريم انسان را موجودي مي داند كه سعادتش را جز خدا كس ديگري نمي تواند تأمين كند. انسان چه در حركت تكويني و چه در حركت تشريعي هدفي جز خدا نمي شناسد و چيزهاي ديگري كه به عنوان هدف ذكر مي شود, جنبه ءمقدمي دارد و هدف نهايي , معرفت خدا و اتصال به خدا و عبادت او است .
قرآن كريم مي فرمايد: الّذين آمنوا و تطمئنّ قلوبهم بذكراللّه تطمئن القلوب ;(4) كساني كه ايمان دارند و دلهايشان با ياد خداآرام مي گيرد. بدانيد كه دل ها به ياد خدا آرام مي گيرد.
دواي دردِ قلب مضطرب و جستجوگر انسان , فقط ياد خدا است . از اين همه عباداتي كه انسان انجام مي دهد,براي هدف بالاتر يعني ذكر و ياد خدا است . اقِمِ الصلوة لذكري ;(5) براي ياد من نماز را بر پا دار.
اسلام انسان را درمسيري قرار مي دهد كه او به منبع لايزال الهي پيوند مي خورد و به آن چنان آرامشي مي رسد كه در پرتو آن همهء شك و ترديدها و اضطراب ها را به راحتي پشت سر مي گذارد و عشق به زندگي و اميد به آينده در زندگي او موج مي زند.
پي نوشت:
1 _ استاد شهيد مرتضي مطهري , هدف زندگي , ص 5
2_ همان , ص 7
3 _ ذاريات (51) آيه 56
4_ رعد (13 آيه 28
5 _ طه (20 )، آيه 14
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.